English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8583 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
give it a shake U انرا تکان دهید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
give it a good wash U خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
wagging U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shakable U تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable U تکان دادنی تکان خوردنی
shog U تکان خوردن تکان دادن
destinations U را قرار می دهید
destination U را قرار می دهید
permit me to say U اجازه دهید بگویم
may i see you home? U اجازه دهید شمارابخانه
let me know U بمن اطلاع دهید
have patience with me U بمن مهلت دهید
Please let me know. U لطفا"به من اطلاع دهید
show your ticket to him U بلیط خودراباونشان دهید
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
resolveme this U این پرسش را پاسخ دهید
Why don't you answer? U چرا جواب نمی دهید؟
Might I ask a question? U اجازه می دهید یک سئوال بکنم؟
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
If not , please let me know. U درغیر اینصورت به من اطلاع دهید
go on U سخن خود را ادامه دهید
show him your ticket U بلیط خودرا باو نشان دهید
continue port/starboard U چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
jumbles U تکان تکان خوردن
jumble U تکان تکان خوردن
jumbling U تکان تکان خوردن
joggle U تکان تکان خوردن
joggled U تکان تکان خوردن
joggles U تکان تکان خوردن
shimmey U تکان تکان خوردن
jumbled U تکان تکان خوردن
shimmy U تکان تکان خوردن
joggling U تکان تکان خوردن
hard starboard U سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
him who U انرا که
i saw it U انرا دیدم
i have a secure grasp of it U انرا گرفته ام
neither i or he sees it U نه من انرا می بینم نه او
had searched U انرا می یافتید
send it by post U با پست انرا بفرستید
give it a rinse U انرا بشویید یا اب بکشید
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
give it a twist U انرا پیچ بدهید
i do not have the courage U جرات انرا ندارم
he sold the good ones U خوبهای انرا فروخت
i am out of p with it U دیگرحوصله انرا ندارم
i can make nothing of it U هیچ انرا نمیفهم
we must winnow away the refuse U اشغال انرا باید
i had it signed U انرا به امضاء رساندم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
lowlander U اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
i gave it a slight press U انرا کمی فشار دادم
it mokes it yet easier U انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
sculpsit U انرا تراشیده یاحجاری کرد
i kind of liked it U من تا اندازهای انرا دوست داشتم
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
we made heavy weather of it U انرا خیلی سخت دیدیم
i am out of p with it U دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
i cannot a to buy that U استطاعت خرید انرا ندارم
they give it a good scrub U خوب انرا مالش میدهند
i sold it to one abdullah U به عبدالله نامی انرا فروختم
shearling U گوسفندی که یک بار پشم انرا
you have perhaps seen it U شاید انرا دیده باشید
reach out with an olive branch <idiom> U [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
reach out with an olive branch U [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
irrecocilably U چنانکه نتوان انرا وفق داد
inimitably U چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
overshot wheel U چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
ormer U یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
it is past reclaim U دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
an inseparable prefix U سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
indiscerptible U ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
loaded dice U طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
rickshaws U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating U جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rackets U یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
rickshaw U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
dress coat U جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
hard port U فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
judgement dept U بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
cheque to a person's order U چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
to garble the coinage U مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
vanishing cream U کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
retro rocket U موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
leadsman U کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
frumenty U گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
money spinner U کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity U بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
hot money U منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberry U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberries U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it U از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
nodded U تکان سر
wagged U تکان
nods U تکان سر
jerk U تکان
nodding U تکان سر
jolt U تکان
nod U تکان سر
stroke U تکان
stroked U تکان
motioning U تکان
motioned U تکان
wag U تکان
motion U تکان
jerks U تکان
motions U تکان
jerking U تکان
jerked U تکان
rock U تکان
rocked U تکان
stroking U تکان
rocks U تکان
jarring U تکان
strokes U تکان
wags U تکان
jostled U تکان
shaking U تکان
jolts U تکان
movement U تکان
shocked U تکان
smoothest U بی تکان
concussion U تکان
smoothed U بی تکان
shocks U تکان
smooth U بی تکان
heart quake U تکان دل
shake U تکان
shock U تکان
wagging U تکان
jostling U تکان
jostles U تکان
jostle U تکان
jolted U تکان
smooths U بی تکان
shakes U تکان
rocking U تکان
jolting U تکان
hustling U تکان دادن
startle U تکان دادن
jerks U تکان تند
convulsive U تکان دهنده
jounce U تکان خوردن
convulsively U تکان دهنده
bump U تکان سخت
hustles U تکان دادن
startling U تکان دهنده
hustled U تکان دادن
tremors U تکان جنبش
jerk U تکان تند
hustle U تکان دادن
jerked U تکان تند
jerking U تکان تند
tremor U تکان جنبش
bump U تکان ناگهانی
shag U تکان دادن
moves U تکان دادن
moves U جنبش تکان
concussive U تکان دهنده
concuss U تکان دادن
moved U جنبش تکان
shagging U تکان دادن
shags U تکان دادن
hotch U تکان خوردن
move U تکان دادن
move U جنبش تکان
actimeter U تکان سنج
moved U تکان دادن
commove U تکان دادن
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1 moves up the range
2صفات ملکی را توضیح دهید.
2صفات ملکی را توضیح دهید.
1فرایند اتاق سربی را شرح دهید
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com